مدیریت زنجیره تامین نقش بسیار مهمی در موفقیت کسب و کارها دارد. زنجیره تامین یا Supply Chain شامل شبکه ای از فرآیندها است که با هدف تامین کالاها و خدمات شکل میگیرد. این زنجیره از تولیدکنندگان، تامینکنندگان، توزیعکنندگان و فروشندگان تشکیل شده است که به صورت منسجم برای افزایش رضایتمندی مصرفکنندگان و مشتریان فعالیت میکنند.
ماریا جسوس سائنز مدیر زنجیره تامین دیجیتال در مرکز حمل و نقل و لجستیک MIT است. او همچنین به عنوان مدیر اجرایی برنامه های کارشناسی ارشد مدیریت زنجیره تامین MIT فعالیت میکند. النا ریویلا استاد و رئیس بخش مدیریت عملیات و فناوری در مدرسه تجارت IE در مادرید است. او دانشجوی فوق دکترا در دانشگاه کارولینای شمالی در چپل هیل و یک محقق مدعو در MIT است. این دو جولای امسال در مقاله ای به تاثیر تحول دیجیتال در مدیریت زنجیره تامین پرداختهاند که در سایت هاروارد بیزینس ریویو منتشر شده است.
در این مقاله آمده است:
تحول دیجیتالی کسب و کارها، محصولات، فرآیندها و خدمات جدیدی را ایجاد کردهاست. اما برای ارائه این پیشنهادات جدید، شرکتها باید اطلاعات و داراییها را به روشهایی با یکدیگر به اشتراک بگذارند که قبلاً انجام نمی شد. به عنوان مثال، خدمات دیجیتالی ممکن است رقبا را ملزم به اشتراک داراییهای فیزیکی مانند فضای انبار کند.
این به نوبه خود به این معنی است که شرکتها باید روش ایجاد و مدیریت روابط خود با سایر نهادها در زنجیره تامین را تغییر دهند تا انواع جدیدی از اتحادها و توافقات را ایجاد کنند. این امر به مدیرانی که مسئول توسعه روابط زنجیره تامین هستند، مانند مدیران حسابداری یا مدیران تامین، نیاز دارد که یک ذهنیت انعطافپذیر را اتخاذ کنند و همکاری، انعطاف در عمل و اعتماد را در سراسر مرزهای سازمانی تسهیل کنند.
پیشنهادهایی که روابط را دوباره تعریف میکنند
یکی از فرآیندهای زنجیره تامین که به چنین تعاملاتی نیاز دارد، پیشبینی مشارکتی است که توسط الگوریتمهای مبتنی بر یادگیری دیجیتال اطلاعرسانی میشود، که از اطلاعات بلادرنگ در مورد الگوهای خرید برای شناسایی پارامترهای جدیدی که بر تقاضا تأثیر میگذارند، استفاده میکنند. در حال حاضر تحول دیجیتال این فرصت را برای شرکت ها پدید آورده است تا هوشیارانهتر عمل کنند. برای بهرهبرداری کامل از این بینش، شرکتها به تعاملات عمیقتری با تامینکنندگان بالادستی و مشتریان پاییندستی نیاز دارند.
محصولی را در نظر بگیرید که با استفاده از تحول دیجیتال روابط زنجیره تامین آن را میتوان دوباره ترسیم کرد: مثلا پستانک هوشمند نوزاد که اطلاعات مربوط به سلامت کودکان، مانند دمای بدن و میزان مصرف داروها را جمعآوری میکند را فرض کنید. تولیدکنندگان محصول، تامین کنندگان آنها و خرده فروشان میتوانند از این جریانهای جدید داده، برای اصلاح محصول، نوآوری و ایجاد موارد جدید استفاده کنند. با این حال، انجام این کار، مستلزم ایجاد روابط مشارکتی گستردهتری است. برای مثال، خردهفروشان میتوانند به مشتریان خود امتیاز ثبت نام رایگان در اپلیکیشنی را بدهند که استفاده از پستانک را آموزش میدهد. سازندگان و تامینکنندگان میتوانند از این دادهها برای توسعه لوازم جانبی سفارشی بر اساس نحوه استفاده از محصول بهره ببرند.
نمونههایی از خدماتی که روابط جدید را ایجاب میکنند، ابزارها و پلتفرمهای دیجیتالی هستند که چابکی و انعطافپذیری زنجیره تامین را با امکان تغییر شرکتها از مالکیت دارایی به اشتراک دارایی افزایش میدهند. آنها تصویر خوبی از چگونگی تحول دیجیتال که پویایی تعاملات بین شرکت ها را تغییر می دهد، ارائه می دهند.
انبارداری بر اساس تقاضا را در ارائه دهندگانی مانند Flexe در نظر بگیرید. در این شرکت، فضای ذخیرهسازی صنعتی بلااستفاده شناسایی میشود و به صورت کوتاهمدت در اختیار شرکتهای دیگر قرار میگیرد. بهاشتراکگذاری فضا به این روش، مالک فضا را قادر می سازد تا هزینه دارایی غیرمولد خود را جبران و نیازهای انبارداری خود را با خواستههای دیگران هماهنگ کند. این به خریدار خدمات اجازه می دهد تا بدون نیاز به افزودن دارایی گران قیمت به مجموعه خود، نیازهای ذخیرهسازی متغیر خود را برآورده کند. با این حال، ممکن است مالک مجبور شود بپذیرد شرکتهایی که علاقهمند به اشتراکگذاری امکانات انبارش هستند، ممکن است رقبای سرسخت او باشند. مسالهای که قبل از اینکه تحول دیجیتال درهای این نوع خدمات را باز کند، توجیه آن دشوار بود.
یا پلتفرم Walmart GoLocal به سایر خرده فروشان، رستوران ها یا خدمات آنلاین، کوچک و بزرگ اجازه میدهد تا از پلتفرم تحویل خود Walmart برای تکمیل تحویل محصولات خود به مشتریان استفاده کنند. کاربران پلت فرم به شبکه حمل و نقل خرده فروش و همچنین درایورهای خارجی دسترسی پیدا میکنند. شرکتهایی که روی پلتفرم فعالیت میکنند، میتوانند از اکوسیستم متنوع کاربران برای دستیابی به کاراییهای جدید استفاده کنند. به عنوان مثال، با دسترسی به تعداد زیادی مسیر تحویل روی پلت فرم، ممکن است فرصتهایی برای به استفاده مشترک فضای خودروهای حمل، در مسیرهایی که توسط چندین شرکت استفاده میشود، وجود داشته باشد. ادغام کالاها به این روش استفاده از وسیله نقلیه را بهبود می بخشد و هزینه حمل و نقل و سوخت را کاهش می دهد.
همانطورکه این مثالها نشان میدهند، شرکتها باید نسبت به رقابتهای تجاری ذهن بازتری داشته باشند تا قادر باشند از خدمات اشتراکگذاری دارایی، مبتنی بر تحول دیجیتال، بهترین سود و بهره را ببرند.
توسعه مدیران مرزی
مدیرانی که مسئولیت ایجاد و اجرای این روابط جدید را بر عهده دارند، باید تفکر جدیدی نسبت به کسب و کار داشته باشند و ذهنشان به روی روشهای ناآشنا برای انجام تجارت باز باشد. آنها باید بتوانند ارزش فرصتهای غیرسنتی را شناسایی کنند، مناسبترین شرکا را بیابند و توافقهایی ایجاد کنند که ارزش کسبشده را به حداکثر برساند، در عین حال خطرات احتمالی را به حداقل برساند. این بدان معناست که شرکتهایی که زنجیرههای تامین خود را دیجیتالی میکنند یا برای انجام این کار برنامهریزی میکنند، باید نقشهای جدید و سیستمهای پشتیبانی را ارتقا دهند. در اینجا چند نمونه از این رویکردهای جدید آورده شده است:
فرصتهای همکاری را شناسایی کنید
رهبران باید قدرت کاوش در راههای دیگر برای ایجاد روابط جدید در کسب و کار را برای کارمندانشان فراهم کنند. به عنوان مثال، شرکت های دیجیتال هوشمند باید به طور مداوم فناوریهای جدید را آزمایش کنند و نمونههای اولیه را با شرکا و مشتریان خود توسعه دهند . مثلا Walmart در حال آزمایش و استفاده از فناوری پخش زنده با همکاری TikTok برای ارائه تجربیات خرید جدید به مشتریان است.
KPIهایی ایجاد کنید که منعکس کننده دستاوردهای همکاری باشد. رهبران نیاز به گسترش دامنه شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) دارند تا فرصت های ایجاد شده توسط دیجیتالی شدن را دریابند. به عنوان مثال، علاوه بر ردیابی شاخصهای تعیینشده مانند تحویل به موقع، Walmart سود حاصل از ترتیبات ادغام تحویل را که قبل از پیوستن به پلتفرم در دسترس شرکتها نبود، اندازهگیری میکند. همچنین، اندازهگیریهایی مانند این شواهدی از موفقیتهای سریع ارائه میکنند و مقیاسپذیری مزایای ابتکارات دیجیتال را ارتقا میدهند.
قراردادهای پاسخگو را توسعه دهید
دیجیتالیسازی و گروه کاربرانی که ایجاد میکند، میتواند شرکتها را قادر سازد تا سیستمهای قراردادی را توسعه دهند که به سرعت شرایط توافق را با خواستههای جدید کسبوکار تطبیق دهند. به عنوان مثال، Flex Pulse، یک پلتفرم مبتنی بر ابر که توسط سازنده قرارداد جهانی Flex ساخته شده است به رهبران این امکان را می دهد تا شرکت را در عملیات تولید خود در سراسر جهان مشاهده کنند، همچنین این قرارداد از سیستم قراردادهای دیجیتال پشتیبانی میکند. این سیستم قراردادها را به صورت دیجیتال ذخیره و مدیریت میکند و عملیات مربوط به Flex، تامینکنندگان و مشتریانش را در زمان واقعی نظارت می کند.
شرایط قراردادی مانند مشوقها را میتوان به سرعت در پاسخ به تغییر شرایط بازار تغییر داد. همچنین، این سیستم از الگوریتمهای هوش مصنوعی برای ردیابی عملکرد تامینکننده و شناسایی فرصتها برای بهبود کارایی عملیات مشترک استفاده میکند. این فرصت ها را می توان به سرعت به شرایط قراردادی بازنگری شده تبدیل کرد.
نقشهای فراگیر مرزی
نقش های فراگیر مرزی در عصر جدیدی که دگرگونی دیجیتال در حال ایجاد آن است، به عوامل تغییر اساسی تبدیل خواهند شد. بدون آنها، شرکت ها برای رقابت در دنیای جدید با مشکل مواجه میشوند.
گستره مرزی به این معناست که افراد از موقعیت ها، شرکت ها و مکانهای مختلف برای کسب سود و گسترش تجارت و کسب و کارشان، با هم کار میکنند.
اگر کسبوکار کوچکی دارید و به اندازه یک شرکت بزرگ منابع تکنولوژیکی ندارید، استفاده از نقشهای مرزی میتواند به کسبوکار کوچک شما اجازه شکوفایی دهد. همچنین این امکان به عنوان یک امتیاز اضافی، میتواند به شرکتهای بزرگ کمک کند تا حتی رقابتیتر شوند.
نقشهای فراگیر مرزی با افراد و گروههای خارج از سازمان تعامل دارند تا اطلاعات ارزشمندی را برای کمک به فرآیند نوآوری به دست آورند. نقشهای فراگیر مرزی به شرکت اجازه میدهد تا اطلاعات نوآوری بیشتری را از سایر مشاغل کسب کند. کسب بینش از سازمانهای دیگر که ممکن است از آنها بیاطلاع باشید، بسیار بیشتر از آنچه فکر میکنید می تواند مفید باشد. نه تنها شیوه رهبری و مدیریت در گستره مرزی دخالت دارد بلکه با هدایت درست، همه کارمندان میتوانند اطلاعاتی را از یک یا چند شرکت دریافت کنند و آن را به کسب و کار شما بازگردانند تا به بهبود نوآوری کمک کنند.