اهمیت رهبری در کسب و کار برای رسیدن به اهداف سازمانی، بهبود عملکرد کارمندان و پیروزی در رقابت بازار، قابلچشمپوشی نیست.
رهبری بسیار مهم است، زیرا در صورت ضعف و کمبود آن در سازمان، بهرهوری کاهش پیدا میکند و سلامت کسب و کار را به خطر میاندازد.
در این مقاله قصد داریم شما را با تعدادی از ویژگیهای یک رهبر آشنا کنیم و دلایل اهمیت رهبری در کسب و کار را به طور واضح مورد بررسی قرار دهیم. پیشنهاد میکنیم حتماً تا انتهای مقاله همراه ما باشید.
چرا اهمیت رهبری در کسب و کار بسیار زیاد دارد؟
وجود یک مدیریت قوی کمک میکند تا فرایندهای درونسازمانی و خارجی، به درستترین حالت ممکن پیش برود. این عملکرد باعث میشود تا شرکت، نتایج فوقالعادهای را در مسیر پیشرفت و تحقق اهداف نهایی، به دست آورد.
موارد مختلفی در یک شرکت وجود دارد که کُند شدن یا ضعیف شدن آنها در نتایج کلی تأثیر میگذارد. نقشها و فعالیتهای مختلف، یک سازمان را تشکیل میدهند و مسلماً هر بخش دارای متخصصان مربوط به خود است. هماهنگ ساختن این بخشها باهم، کاری است که تنها از دست یک مدیر برمیآید و او شرکت را به جلو پیش میبرد.
به همین دلیل است که اگر یک مدیر، توانایی تنظیم رفتارها، کنترل و هماهنگسازی بخشهای مختلف را نداشته باشد، شرکت اولین گامهای خود را به سمت متلاشیشدن و شکست، برمیدارد.
در ادامه به موارد بسیار مهم از اهمیت مدیریت و رهبری در کسب و کار اشاره میکنیم.
اطمینان از مسیر حرکت
همه سازمانها هدف یا اهدافی را برای خود تعیین میکنند و تمام تلاش و فعالیتهای آنها، برای رسیدن به این اهداف تنظیم میشود. گاهی اوقات چالشهای جدید، استراتژیهای منحرفکننده و فرصتهای وسوسهانگیز، باعث میشوند تا سازمان از مسیر اصلی خود خارج شود.
این موضوع، فعالیت شرکت را دچار اختلال میکند و رسیدن به هدف اصلی را به تعویق میاندازد.
وجود یک مدیر مسلط، کمک میکند تا استراتژیها بهدرستی تنظیم شده و خروج شرکت از مسیر اصلی بهموقع شناسایی شود.
افزایش انگیزه و روحیه از اهمیت رهبری در کسب و کار
یک کسب و کار ممکن است در طول فعالیت خود، بارها با چالشهای سخت مواجه شود و شکستهای کوچکی را در بخشهای مختلف تجربه کند.
در این موقعیتها معمولاً کارکنان سازمان، روحیه خود را از دست میدهند و انگیزهای برای ادامه مسیر ندارند.
اهمیت رهبری در موقعیتهای اینچنینی، بهوضوح احساس میشود. نقش مدیر در سازمان، دقیقاً مانند نقش ژنرال برای یک ارتش است.
یک رهبر میتواند با بزرگ کردن اهداف نهایی شرکت، پررنگ کردن نقش کارکنان در موفقیتهای بهدستآمده و تشویق آنها، انگیزهای تازه به سازمان تزریق کند تا دوباره باقدرت در مسیر خود به حرکت در بیایند.
توجه به رشد کارکنان برای رشد سازمان
یکی دیگر از اهمیتهای مدیریت و رهبری در کسب و کار، توجه به رشد کارمندان است. اگر کارکنان یک شرکت، در فضای مناسب خود قرار بگیرند و همواره برای رشد کردن، آموزش ببینند، مسلماً عملکرد آنها نیز بهبود مییابد.
این موضوع میتواند با افزایش دستمزد یا تنها قرار گرفتن در جایگاه مورد علاقه همراه باشد. اما هرچه که هست، وجود نقش رهبری در یک سازمان، بسیار تعیین کننده و تاثیرگذار است.
اگر کارکنان در جایگاه مناسب قرار بگیرند و با آموزش در نقش خود رشد کنند، عملکردها نیز حرفهای تر خواهد شد و در نتیجه، سازمان هم رشد خواهد کرد.
وظایف رهبر
چیدن استراتژی مناسب از اهمیت رهبری در کسب و کار
برنامههای فعالیت و استراتژیهای یک شرکت است که باعث موفق شدن سازمان میشود. طراح اصلی استراتژی بهاحتمال زیاد باید توسط مدیر یا یک گروه انجام شود، اما برنامهریزی آنها تنها توسط یک رهبر انجام میگیرد.
این نقش رهبر و مدیریت قوی است که به فعالیتهای موردنیاز، نظم میدهد و وظایف را بهدرستی در بین کارمندان تقسیم میکند.
شاید این موضوع ظاهراً ساده به نظر برسد اما تفویض مسئولیت در سازمان نیز اهمیت بسیار زیادی دارد. اگر نقش رهبری در یک شرکت بهدرستی اجرا نشود، برخی کارمندان از مسئولیتهای زیاد خسته و ناراضی میشوند و برخی دیگر، به دلیل مسئولیتهای کم خود، از فضای کار و مدیر، سوءاستفاده خواهند کرد.
مشاهده کردید که اهمیت مدیریت و رهبری در کسب و کار بسیار زیاد است؛ زیرا اگر تکتک این موارد بهدرستی اجرا نشوند، سازمان با مشکل مواجه شده و مسیر رسیدن به هدف نهایی، طولانی و دشوارتر خواهد شد.
ایجاد تنوع در محیط کسب و کار
بسیاری از کارشناسان تجاری بر این عقیدهاند که اگر در محیط تجارت تنوعی وجود نداشته باشد، کارمندان بهزودی دچار روزمرگی و افت بازدهی میشوند.
وجود رهبری در محیط کسب و کار، باعث میشود تا این روزمرگی اتفاق نیوفتد و شرکت همچنان با قدرت به راه خود ادامه دهد.
برخی از کارهایی که یک رهبر برای حفظ تنوع و رفع روزمرگی انجام میدهد، شامل موارد زیر هستند:
- راهاندازی فعالیتهای گروهی برای انجام برخی کارها
- ایجاد چالشهای جدید برای آگاه کردن کارکنان از تواناییهای خود
- تغییر نقش کارکنان بر اساس علاقه و پیشرفت آنها در سازمان
- درنظرگرفتن تشویق و پاداش، برای افرادی که به رشد سازمان کمک کردهاند
- تقسیم وظایف منصفانه و صحیح بین اعضا
- ایجاد محیطی دوستانه که کارکنان توانایی ابراز نظرات خود را داشته باشند
- ساخت فضای کاری آزاد، اما درعینحال مقتدرانه و دارای برنامه منظم
- تنوع استخدام افراد بر اساس سن و جنسیت مختلف
ویژگیهای یک رهبر در کسب و کار چیست؟
خیلی از افراد فکر میکنند که تنها با راهاندازی یک کسب و کار و مدیریت آن، تبدیل به یک رهبر شدهاند. بدون توجه به معنای رهبری، اگر این طرز تفکر درست بود، پس همه سازمانها در رقابتهای تجاری، عملکرد عالی داشتند.
بنابراین دلیل موفق نبودن بسیاری از سازمانها دقیقاً چیست و مشکل از کجا نشات میگیرد؟
پاسخ این سؤال ساده است. شاید شما بهعنوان یک مدیر، کسب و کار خود را هدایت کنید و برای آن تصمیمات مهم بگیرید، اما موضوع به همینجا ختم نمیشود.
اهمیت مدیریت و رهبری بیش از یک تصمیمگیری و استخدام است. یک مدیر باید شناخت کافی از جنبههای مختلف سازمان خود داشته باشد تا بتواند دستاوردهای بهتری را برای کسب و کار رقم بزند.
رهبری کار پیچیدهای است. اگر بخواهید تنها از طریق تجربه به تمام تواناییهای یک رهبر دست پیدا کنید، شاید سالها زمان ببرد. به همین دلیل همیشه توصیه میشود که قبل از تجربه، حتماً با تکنیکهای مدیریتی مختلف آشنا شوید و مهارتهای تئوری رهبری را بهخوبی یاد بگیرید.
این کار کمک میکند تا در طول تجربه فعالیت خود، بهسرعت رشد کنید و تبدیل به یک رهبر حرفهای شوید.
بیایید با هم نگاهی به ویژگیهای یک رهبر موفق بیندازیم.
بیطرفی
اگر کارکنان متوجه شوند که رهبر، به شخص یا گروه خاصی، توجه ویژهای میکند، دلسرد و نگران میشوند. از ویژگیهای مهم یک رهبر بیطرفی است. یعنی باید بتواند حتی با وجود تفاوت بین شخصیت و نوع فعالیت هر فرد، بر اساس ویژگیهای مثبت در رشد شرکت، به همه توجه داشته باشد. نه فقط به یک گروه خاص.
این ویژگی کمک میکند تا همه کارکنان بدون درگیر بودن با افکار منفی، در جهت بهدستآوردن رضایت رهبر و موفقیت سازمان، تلاش کنند.
قاطعیت در تصمیمگیری از ویژگیهای مهم و اهمیت رهبری در کسب و کار
در یک شرکت، ممکن است اتفاقهای مختلفی رخ دهد و گروه با چالشهای متنوعی مواجه شوند. یک رهبر باید توانایی تحلیل فوری موقعیت را داشته باشد تا بتواند تصمیم صحیح و سریعی را بر اساس ارزشهای شرکت بگیرد .
نکته مهم دیگر، قاطعیت است. یک تصمیم بهتنهایی پاسخگوی سؤالات چالشی نیست. ممکن است کارکنان سازمان، درک درستی از تصمیم گرفته شده، نداشته باشند و بهخوبی نتوانند تحلیلهای رهبر را پردازش کنند. بر همین اساس این موضوع ممکن است در برخی از مواقع با توقف فعالیت یا حتی مخالفت گروه همراه باشد.
یک رهبر باید بتواند با رفتاری صحیح، قاطعیت تصمیم خود را به همه گوشزد کند و در صورت لزوم، برخوردهای مناسب با موقعیت داشته باشد.
صداقت
داشتن صداقت در همه جنبههای اجتماعی برای اشخاص حائز اهمیت است. اما نقش آن در اهمیت رهبری در کسب و کار، پررنگتر میشود.
صداقت در شخصیت رهبر، باعث افزایش اعتماد و احترام گروه به این فرد میشود. اگر رهبری در فعالیتها یا رفتار خود با کارمندان، صادق نباشد، بهمرورزمان عزت خود را از دست میدهد و گفتههای او کماهمیت خواهند شد.
چون هیچکس دیگر نمیتواند درست یا غلط بودن گفتهها را تشخیص دهد؛ بنابراین اصل را بر نادرستی و بیتوجهی میگذارد.
در صورت نبود این ویژگی، سازمان در شیب سقوط، شروع به حرکت میکند و با مشکلات جدی مواجه خواهد شد.
اهمیت رهبری در کسب و کار: دانش و اشتیاق
اشتیاق به یادگیری و کسب تجربههای جدید، یکی از نکات و ویژگیهای رشددهنده در رهبری است. قرار نیست یک مدیر یا رهبر، از تمام جزئیات کار اطلاع داشته باشد. اما آشنا بودن با کلیات فرایندهای سازمان، به او در گرفتن تصمیمات درست، کمک خواهد کرد.
آمار، اطلاعات و اخبار، دائماً در حال تغییر و بهروز شدن هستند. یک رهبر علاوه بر داشتن اشتیاق به یادگیری دانش جدید، باید توانایی ایجاد انگیزه برای یادگیری در کارکنان را نیز داشته باشد.
خودآگاهی
شاید بتوان به طور قاطعانه عنوان کرد که خودآگاهی از پررنگترین ویژگیهای یک رهبر است. خودآگاهی به آن معناست که فرد تلاش کند تا نقاط قوت و ضعف خود را بشناسد.
بسیاری از افراد تحت هیچ شرایطی حاضر به قبول اشتباهات خود نیستند. این شخصیت برای یک رهبر، میتواند منجر به پسرفت سازمان شود.
شناسایی نقاط قوت و ضعف، چند کمک بزرگ به رهبر میکند:
- باعث میشود تا آموزشهای مناسبی را برای یادگیری انتخاب کند.
- در قسمتهایی که با ضعف مواجه است از افراد دیگر کمک بگیرد.
- برای فعالیتها، به جنبههای مثبت خود بیشتر تکیه کند.
اهمیت رهبری در کسب و کار: خلاقیت
خلاقیت باعث میشود تا یک رهبر بتواند راهکارهای جدید و ایدههای نوآورانهای را برای مقاصد مختلف ارائه دهد.
همانطور که بارها به این موضوع اشاره کردیم، یک سازمان همیشه درگیر چالشهای داخلی و خارجی میشود. ویژگی خلاقیت به یک رهبر این امکان را میدهد تا بر اساس شرایط حاکم، ایدههای جذاب و مبتکرانهای تولید کند.
این ایدهها میتوانند باعث خروج سازمان از یک بحران شوند و یا به رشد و ترقی گروه و شرکت، کمک کنند.
ویژگی خلاقیت تا حدودی ذاتی است اما با تمرینکردن، می توان آن را بهدست آورد و تقویت کرد.
ارتباط قوی
توانایی برقراری ارتباط قوی با کارکنان، از ویژگیها و اهمیت رهبری در کسب و کار است. ارتباطات ضعیف باعث برداشتهای نادرست میشود و سوءتفاهم و خطا را افزایش میدهد.
یک رهبر باید بتواند علاوه بر حفظ اقتدار خود، رابطه قوی و خوبی را با گروه خود داشته باشد. این عمل، موجب حرفشنوی بیشتر و بهرهوری بالای کارکنان خواهد شد.
چون در عین اینکه کارکنان، رهبر خود را بهعنوان یک فرد منعطف و مهربان میشناسند، از این موضوع اطلاع دارند که از خطا یا ناکارآمدی آنها چشمپوشی نخواهد شد.
استقامت
شاید استقامت از برجستهترین ویژگیهای یک رهبر بهحساب بیاید. همه ویژگیهایی که قبل از این در مورد آنها صحبت شد، بسیار مهم هستند، اما استقامت داشتن چند درجه بالاتر قرار دارد.
این موضوع زمانی اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد که شرکت دچار بحران شود. تغییر رفتار کارکنان، تغییر روند فعالیت، جهت دادن و ایجاد انگیزه در سازمان، تشویق به رشد و یادگیری و بسیار از موارد دیگر، یک شبه تحقق پیدا نمیکنند.
یک رهبر با وجود حرفهای بودن در کار خود، باید از استقامت زیادی نیز برخوردار باشد تا بتواند این تغییرات را تا آخرین گام عملیاتی کند و همواره تیم خود را در جهت رشد و نزدیک شدن به اهداف سازمان، پیش ببرد.
آیا رهبری و مدیریت، یک نقش هستند؟
به طور کل، پاسخ این سؤال منفی است. مدیریت و رهبری دو وظیفه جدا از هم هستند، اما کاملاً مکمل یکدیگرند. یک رهبر بیشتر نقش ایجاد انگیزه، روحیه دادن به کارمندان، تشویق کردن و هدایت به سمت هدف را به عهده دارد. اما یک مدیر بیشتر درگیر مسائل اجرایی یک شرکت میشود.
مسائلی مانند، بررسی جریانات کاری، بررسی خدمات و رضایت مشتریان، درنظرگرفتن و فراهمکردن آموزشهای لازم برای کارمندان و موضوعات مرتبط با فضای کار و …
ممکن است در یک شرکت و سازمان کوچک، تنها یک نفر، هر دو نقش مدیریت و رهبری را برعهده داشته باشد، اما قطعاً اهمیت رهبری در کسب و کارهای بزرگ، در یک نقش جداگانه، بهوضوح قابلدرک خواهد بود.
تأثیرات رهبری ضعیف یا عدم حضور رهبر در یک شرکت
تا اینجا با ویژگیهای مهم یک رهبر و اهمیت رهبری در کسب و کار آشنا شدهاید. سؤال مهم دیگری که در مورد رهبری مطرح میشود، این است که در صورت حضور یک رهبر ضعیف یا نبودن یک رهبر، چه اتفاقی برای سازمان خواهد افتاد؟ آیا بدون این نقش هم سازمان توانایی رسیدن به موفقیت را دارد؟
رهبر ضعیف به این معناست که شخص موردنظر فاقد هرگونه ویژگی، مهارت و تواناییهایی باشد که برای یک رهبر حرفهای مطرح است.
با وجود اهمیت نقش رهبری، بسیاری از کسب و کارها به این موضوع توجه نمیکنند؛ بنابراین خیلی زود با بحرانهای ناشی از این نقش مواجه خواهند شد.
عدم حضور رهبر یا وجود رهبر ضعیف باعث ایجاد مشکلات داخلی زیادی میشود.
مشکلاتی مانند:
- بیتعهدی کارمندان
- بیانگیزگی نسبت به انجام امور
- فرار از محیط کار
- اشتیاق نداشتن به کار گروهی
- افت کیفیت نتایج بهدستآمده
- کمرنگشدن اخلاق سازمانی
- و …
تمام این موارد در نتیجه باعث کاهش بهره وری میشود و اختلالات برون سازمانی را بهوجود می آورند.
میبینید که حضور رهبر قدرتمند مانند یک زنجیر است و تمام امور را به هم متصل میکند.
آیا یک شرکت میتواند بدون حضور رهبر هم به موفقیت برسد؟
باتوجهبه تحقیقات و مطالعات مختلف، مدیریت و رهبری دو نقش مجزا از هم هستند که هرکدام وظایف مخصوص به خود را دارند. در شرکتها و سازمانهای بزرگ، وجود هر دو نقش الزامی است. اما در سازمانهای کوچکتر میتوان طبق شرایطی از جایگاه رهبر چشمپوشی کرد.
در سازمانهای نسبتاً کوچک، مدیران میتوانند نقش رهبری را نیز برعهده بگیرند اما باید حتماً ویژگیهای مرتبط با شخص رهبر را داشته باشند، در غیر این صورت، حتی اگر مدیران قوی و خوبی باشند، در ارتباط با کارکنان به مشکل میخورند و شرکت را درگیر مشکلات داخلی خواهند کرد.
۴ مهارت اصلی برای شناخت یک رهبر خوب
صحیح است که یک رهبر باید دارای تواناییهای زیادی باشد اما وجود ۴ مهارت اصلی است که میتواند یک رهبر را محبوب و حرفهای کند. در ادامه کمی راجع به این ۴ مهارت و ضرورت آن توضیح میدهیم.
مهارتهای مهم یک رهبر
۱. با دقت ببیند
در سازمان جزئیات زیادی وجود دارد که نباید از چشمان رهبر دور بماند. رفتارهای کارکنان با یکدیگر، شیوه برخورد آنها با مشکلات و چالشها، میزان پیشرفت در کار، سطح اشتیاق در فعالیت و بسیاری از کارهای این چنینی، باید توسط رهبر بادقت دیده شود.
با این مهارت، رهبر میتواند تصمیمات بهتری بگیرد و کارمندان نیز احساس رضایت دارند؛ چون میدانند که هیچ یک از رفتارهای آنها دور از چشم و بینتیجه نخواهد ماند.
۲. نگرش مثبت داشته باشد
یکی دیگر از مهارتهای مهم در رهبر، نگرش مثبت است. البته این موضوع نباید به سمت سادهلوحی و بیخیالی پیش برود. اما داشتن یک دیدگاه مثبت کمک میکند تا اتفاقات را از زاویهای بهتر بسنجد.
توجه به جنبههای خوب موضوع، اهمیت تواناییها را بزرگتر میکند و باعث میشود تا باتکیهبر قدرتهای تیم، برای مقابله با چالشها، اقدامات متناسبی را انجام داد.
۳. پذیرا باشد
رهبری که بهجز تصمیمات و نقاط قوت خود به چیزی دیگری توجه نکند، شایستگی رهبری را از دست خواهد داد. یک رهبر باید نسبت به دریافت واکنشها منعطف باشد و هرگونه انتقاد را با آغوش باز بپذیرد.
این مهارت در کنار ویژگی خودشناسی، به رشد یک رهبر کمک بزرگی خواهد کرد و جنبههای مختلف او را در یک سازمان، چه برای خودش و چه نزد کارکنان رشد خواهد داد.
۴. شنونده خوبی باشد
افراد یک سازمان، در جایگاههای متفاوتی قرار گرفتهاند و از زاویههای مختلفی به یک موضوع نگاه میکنند. هر چهقدر هم که یک رهبر توانایی تحلیل بالایی داشته باشد، باز هم ممکن است که برخی موارد از دید او پنهان بمانند.
مهارت شنوندگی به یک رهبر کمک میکند تا ایدههای نو، پیشنهادهای جذاب و حتی مشکلات و شکایات کارکنان را بشناسد.
این مهارت در جهت رشد شرکت و رسیدن به اهداف نهایی، کمک بزرگی خواهد کرد.
سؤالات متداول در مورد اهمیت مدیریت و رهبری
وظیفه یک رهبر در سازمان چیست؟
رهبر در سازمان، نقش هدایتکننده را دارد و با بهبود عملکرد و روشنکردن اهداف، به رشد شرکت کمک میکند.
آیا سبک رهبری در رشد شرکت مؤثر است؟
به طور کل خیر، زیرا سبکها بر اساس نوع سازمان تعیین میشوند و هدف همه آنها رشد است. اما ممکن است یک رهبر نتواند بهخوبی یک سبک را اجرا کند و این موضوع باعث افت کیفیت فعالیتها شود.
کار مدیر چیست؟
یک مدیر، سرپرستی و نظارت امور اجرایی یک سازمان را بر عهده دارد.
آیا مدیر هم میتواند رهبر باشد؟
بله. در شرکتهای کوچکتر و با داشتن ویژگیهایی که در این مقاله به آن اشاره کردیم، یک مدیر هم میتواند نقش رهبر را بر عهده داشته باشد.
بزرگترین مزیت حضور یک رهبر در کسب و کارها چیست؟
افزایش بهرهوری در فضای داخلی شرکت و بزرگنمایی اهداف پیشِ رو، از پررنگترین مزیتهای حضور یک رهبر در سازمان است.
آیا جنسیت رهبر در میزان موفقیت آن تأثیر میگذارد؟
خیر، هیچ تحقیقات علمی در زمینه ناکارآمدی رهبران زن یا موفقتر بودن رهبران مرد وجود ندارد. جالب این است که طبق تحقیقات مجله هاروارد، زنان در مواجه شدن با بحرانها، عملکرد بهتری دارند.
تنها تفاوت در قدرت بدنی و عرف جامعه است (اینکه معمولاً از مردان، بیشتر حساب برده میشود). با این تفاسیر هر دو، با داشتن تواناییهای لازم و مهارتهای کافی، میتوانند رهبران موفقی باشند.
اهمیت مدیریت و رهبری
سخن پایانی
در این مقاله سعی کردیم شما را بااهمیت رهبری در کسب و کار و ویژگیهای یک مدیر حرفهای آشنا کنیم. تمام این نکات کمک میکنند که کارکنان یک شرکت، عملکرد خوبی را داشته باشند و به رشد و بهرهوری سازمان کمک کنند.
رشد داخلی و خارجی شرکت و همچنین بهدستآوردن نتایج مثبت برای رسیدن به موفقیت سازمان، تنها با مدیریت حرفهای امکانپذیر است.
اهمیت رهبری در کسب و کار، برای سازمانهایی که به دنبال رقابت و رشد بدون توقف هستند، بسیار زیاد است. پس اگر به دنبال موفقیت شرکت، رفتار بهتر کارکنان، بهدستآوردن قدرت در بازار و موارد مشابه هستید، حتماً بررسی دقیقی در روش مدیریت یا ویژگیهای یک رهبر موفق داشته باشید.
مطمئن باشید با رعایت همین موضوع، میتوانید کسب و کار خود را از غرق شدن در باتلاق سازمانهای معلق، نجات داده و آن را در مسیر پیشرفت قرار دهید.