رهبری کسب و کار چیست
رهبری کسب و کار چیست

صفر تا صد رهبری کسب و کار؛ چیستی، چرایی، چگونگی

رهبری قدرتمند از مهم‌ترین عواملی است که بخش مهمی از موفقیت هر کسب‌وکار را ضمانت می‌کند. تیم‌هایی که به وسیله فردی متخصص و توانمند رهبری می‌شوند، در مقایسه با تیم‌هایی که با خلأ این عنصر مواجه‌اند، در برابر موانع‌ها و چالش‌ها تاب‌آوری بیشتری دارند. اگر می‌خواهید رهبر موثر و سازنده‌ای باشید، باید بدانید که یک رهبری قوی در محل کار چگونه به نظر می‌رسد. در این مقاله، رهبری کسب‌ و کار را تعریف می‌کنیم، چند مهارت کلیدی رهبری را مورد بحث قرار می‌دهیم و پیشنهاداتی را برای بهبود این ویژگی‌ها با شما در میان می‌گذاریم.

رهبری چیست؟

رهبر مانند نیروی محرکه‌ و مغز متفکری است که اهداف و چشم‌انداز تیم و مسیر دستیابی به آن‌ها را ترسیم می‌کند، هنگام مواجهه با چالش‌ها و موانع بهترین راه‌حل‌ها و سیاست‌ها را در نظر می‌گیرد، و همواره برای پیشی گرفتن از رقبا و الهام بخشیدن به همکاران خود ایده‌هایی دقیق و قابل اجرا دارد‌‌. انجام اقدامات سریع و قاطع در صورت نیاز، استعدادی کلیدی است که عیار یک رهبر را می‌سنجد.

رهبری کسب و کار چیست؟

منظور از رهبری کسب و کار ، اتاق فکری است که مسئولیت  تعیین اهداف و سیاست‌های مجموعه‌ای حرفه‌ای را برعهده دارد و نقشه راه و جهت حرکت تیم را مشخص می‌کند.  رهبری کسب و کار می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد، اما معمولا شامل یک مدیر عامل و گروهی از کارمندان سطح بالاتر است که سایر اعضای تیم را راهنمایی می‌کنند. از انواع سمت‌های این حوزه می‌توانیم CEO (مدیر ارشد اجرایی)، COO (مدیر ارشد عملیات)، CFO (مدیر ارشد مالی)، رئیس کل و رئیس بخش را نام ببریم. مهم‌ترین هدف هسته مدیریت، طراحی و اجرای الگویی است که عملکرد شرکت و کارکنان آن را به کارآمدترین سطح ممکن می‌رساند.

رهبری جزء جدایی‌ناپذیر هر مجموعه تجاری است. در صورت برخورداری از استعداد و مهارت‌های چشمگیر، صرف نظر از عنوان و موقعیتی که دارید، می‌توانید در جایگاه رهبری کسب و کار قرار بگیرید. اگر شایستگی خود را به عنوان یک مدیر قابل اعتماد نشان دهید، احتمالا خیلی زود فرصتی می‌یابید تا از این قابلیت ارزشمند برای رهبری یک تیم یا پروژه استفاده کنید. با ارتقای درک خود از رهبری کسب و کار و ویژگی‌های یک رهبر تاثیرگذار، به یکی از نیروهای کلیدی محل کارتان تبدیل خواهید شد.

۹ مدل رهبری کسب و کار

برای تبدیل شدن به یک رهبر خوب راه‌های بی‌شماری پیش روی شماست. سبک رهبری هر فرد و الگویی که به اجرا در می‌آورد با دیگران متفاوت است. متخصصان برای رهبری کسب و کار مدل‌های بسیار متنوعی را طراحی کرده‌اند که هر کدام مزایا و معایبی دارند؛ بنابراین باید با در نظر گرفتن تمامی جوانب، بهترین گزینه را انتخاب کنید. در ادامه معرفی مختصری از مهم‌ترین سبک‌های رهبری را برایتان تدارک دیده‌ایم. 

۱) رهبری مقتدرانه (Authoritative leadership)

رهبران مقتدر یا مستقل ترجیح می‌دهند به تنهایی تصمیم بگیرند و برای مشورت با دیگران شرط‌های سفت و سختی دارند. این افراد کنترل تمامی برنامه‌ها و انتخاب‌های تیم را در دست می‌گیرند و از حرکت در مسیری برخلاف نظر اکثریت نمی‌ترسند. یک رهبر مقتدر همواره عملکرد زیردستان خود را به دقت مورد ارزیابی قرار می‌دهد تا مطمئن شود که همه آن‌ها در جهت سیاست‌های شرکت حرکت می‌کنند.

۲) رهبری قانونمندانه (Bureaucratic leadership)

رهبران قانونمند سیاست‌ها و رویه‌های سخت‌گیرانه‌ای را برای خود و تیم‌هایشان در پیش می‌گیرند. این افراد تمرکز ویژه‌ای روی نتایج و عملکرد کارکنان خود دارند، و سیستم‌های ارزیابی دقیقی را طراحی می‌کنند تا مطمئن شوند که تمامی فرآیندها از فیلترهای نظارتی عبور داده می‌شوند. یک رهبر قانونمند علاقه‌ چندانی به مذاکره بر سر اصلاح مصوباتش ندارد، و به صورت مستمر و بر اساس مجموعه مشخصی از معیارها دستاوردهای تیم خود را بررسی می‌کند.

۳) رهبری دموکراتیک (Democratic leadership)

رهبران دموکراتیک یا مشارکتی، در تصمیم‌گیری‌ها به نظرات تیمی اهمیت ویژه‌ای می‌دهند. اگرچه آن‌ها مسئول انتخاب‌های نهایی هستند، اما همواره با رویی گشاده نظرات دیگران را نیز در نظر می‌گیرند و در تلاشند تا روحیه همراهی و مشارکت را در میان همکاران خود تقویت کنند.

۴) رهبری به سبک عدم مداخله ( leadership Laissez Faire)

این گروه از رهبران، سیاست تقسیم وظایف را در پیش می‌گیرند. رهبران Laissez Faire روی پروژه‌ها و عملکردها نظارت دارند، و در عین حال به اعضای تیم اجازه می‌دهند خودشان تصمیم بگیرند و گردش کار را خودشان مدیریت کنند. آن‌ها در صورت لزوم کارمندان را تشویق و حمایت می‌کنند ولی جز در مواقع خاص، به طور مستقیم دیدگاه‌های خود را به زبان نمی‌آورند.

۵) رهبران خدمت‌گزار (Servant leadership)

رهبران خدمت‌گزار صرف نظر از جایگاه و عنوان اعضای تیم، نیازهای آن‌ها را در اولویت قرار می‌دهند‌‌. کارکنان نیز احساس ارزشمندی و همدلی می‌کنند و مطمئن هستند که تحت هر شرایطی از آن‌ها مراقبت می‌شود. این سبک از رهبری کسب و کار ممکن است گاهی تصمیم‌گیری‌ها را دچار مشکل کند زیرا تمرکز اول بر اعضای تیم و در مرحله بعد شرکت است.

۶) رهبری استراتژیک (Strategic leadership)

رهبران استراتژیک اطرافیان خود را به‌گونه‌ای مدیریت می‌کنند که افق‌ها و چشم‌اندازهای جمعی در محیط کار، بر اولویت‌های شخصی برتری یابد. آن‌ها با دقت و نکته‌سنجی منحصربه‌فردی که دارند سیاست‌ها و استراتژی‌هایی را در پیش می‌گیرند که شرکت را در گود رقابت، رو به جلو و پویا نگه دارند.

۷)  رهبری تبادل‌گرانه (Transactional leadership)

رهبران تبادل‌گرا معتقدند کارمندان باید هر کاری را که به آن‌ها محول می‌شود انجام دهند و از آن‌ها انتظار دارند که دستوراتشان را به دقت دنبال کنند. مهم‌ترین اولویت این گروه برآورده شدن تمامی انتظارات و بالفعل شدن تمامی ظرفیت‌های تیم است و نیازها و رشد فردی کارمندان را در سطوح پایین‌تری می‌بینند.

۸) رهبری تحول آفرین (Transformational leadership)

از نظر رهبران تحول‌آفرین، مهم‌ترین ارزش، اصلاح و دگرگونی شرکت و ساختارهای آن است. در این الگوی رهبری کسب و کار، لیدر تیم ابتدا یک چشم‌انداز کلی را ترسیم می‌کند، سپس آن را با همکاران خود به اشتراک می‌گذارد تا همه در جهت یک هدف جلو بروند. یک رهبر تحول‌آفرین، الهام‌بخش تغییرات مثبت در محل کار است و تمامی ابزارهای مورد نیاز برای موفقیت را در اختیار تیم خود قرار می‌دهد.

۹) رهبری وابسته به موقعیت (Situational Leadership)

برجسته‌ترین ویژگی این رهبران، انعطاف‌پذیری آن‌ها است. در این الگو رهبر از بلوغ همکارانش و نیازهای شرکت باخبر است و بر این اساس، مناسب‌ترین سبک رهبری را اعمال می‌کند یا برای مدیریت هر کارمند، سبک متفاوتی را در پیش می‌گیرد. با تغییر شرایط کاری یا عملکرد کارکنان، رهبر نیز رویه خود را تغییر می‌دهد‌‌.

۸ مهارت رهبری کسب و کار که برای موفقیت نیاز دارید

رهبران تاثیرگذار زمان و انرژی خود را به توسعه مهارت‌هایی کلیدی اختصاصی می‌دهند که آن‌ها را قادر می‌سازد تا با گفتار و رفتارشان دیگران را به حرکت درآورند. بنابراین می‌توان ادعا کرد که رهبران موفق به دنیا نمی‌آیند، بلکه ساخته می‌شوند. اگر می‌خواهید در سازمان یا صنعت خود رهبری سازنده و مؤثر باشید، باید آموزش و توسعه فردی را جدی بگیرید. در ادامه فهرستی از مهم‌ترین مهارت‌های مورد نیاز برای رهبری کسب و کار را برایتان آماده کرده‌ایم؛ با ما همراه باشید.

۱) هوش هیجانی (Emotional intelligence)

هوش هیجانی، توانایی فرد برای تشخیص و مدیریت احساسات در خود و دیگران است، و معمولا به چهار بخش تقسیم می‌شود:

  • خودآگاهی: توانایی تشخیص نقاط قوت، نقاط ضعف و احساسات خود.
  • خودمدیریتی: توانایی مدیریت احساسات، به ویژه در شرایط پراضطراب.
  • آگاهی اجتماعی: توانایی تشخیص احساسات دیگران. این مهارت به عنوان توانایی ابزار همدلی نیز شناخته می‌شود.
  • مدیریت روابط: توانایی مدیریت روابط با دیگران از طریق تأثیرگذاری، مربی‌گری، راهنمایی و حل تعارض‌ها.

هوش هیجانی برای رهبری کسب و کار یک مهارت حیاتی به شمار می‌رود و بر سایر توانمندی‌های فرد نیز تاثیرات جدی می‌گذارد. با توسعه هوش هیجانی خود، می‌توانید بهتر ارتباط برقرار کنید، به تیم خود انگیزه دهید و کارهای مهم را بدون نگرانی به دست آن‌ها بسپارید، می‌توانید حتی در سخت‌ترین موقعیت‌ها نیز انعطاف‌پذیر بمانید و به طور خلاصه یک رهبر مؤثر باشید.

۲) برقراری ارتباط (Communication)

رهبرانی که می‌توانند به خوبی با دیگران ارتباط بگیرند، تیم‌های موفق‌تری را می‌سازند. برای درک اهمیت این مسئله، باید به مهم‌ترین رسالت فردی که در این جایگاه قرار دارد توجه کنید: رهبر کسب و کار با تشویق دیگران، آن‌ها را به پیروی از خود دعوت می‌کند تا پا به پای هم در جهت اهداف مشترک گام بردارند.

برخورداری رهبر از مهارت‌های ارتباطی، بر کارآمدی تمام گروه تأثیر می‌گذارد و بازدهی کارکنان را تعیین می‌کند. اگر می‌خواهید از کیفیت عملکرد اعضای تیمتان باخبر شوید، باید سوال‌های زیر را از خود بپرسید:

  • تا چه اندازه توانسته‌ام با همکارانم ارتباطی قوی و موثر شکل دهم؟
  • آیا مسیر دستیابی به اهداف و برنامه‌های کسب‌وکار را به درستی برای آن‌ها ترسیم کرده‌ام؟

توانایی برقراری ارتباط از چندین مهارت مجزا تشکیل شده است که برخی از مهم‌ترین آن‌ها به شرح زیر هستند:

  • سازگاری: توانایی تطبیق سبک ارتباطی خود با موقعیت‌ها و مخاطب‌های مختلف.
  • گوش دادن فعال: توانایی حفظ تمرکز و توجه در طول مکالمه، توجه به اشکال کلامی و غیرکلامی ارتباط.
  • شفافیت: توانایی تشریح اهداف، فرصت‌ها، چالش‌ها و استراتژی‌های شرکت با بیانی قابل فهم و شفاف.
  • وضوح: توانایی ساده کردن یک پیام با ارائه سطح مناسبی از جزئیات برای یک مخاطب خاص، و ایجاد انگیزه در آن‌ها.
  • کنجکاوی: توانایی پرسیدن سؤالات باز که زمینه را برای گفتگو‌های متفکرانه فراهم می‌کند.
  • همدلی: توانایی تشخیص احساسات کسانی که با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کنید و استفاده از این درک برای تنظیم سبک ارتباطی خود
  • زبان بدن: ارائه زبان بدن روشن و آرامش‌بخش که باعث می‌شود دیگران احساس راحتی کنند و نظرات خود را به اشتراک بگذارند.

۳) توانایی به ظهور رساندن بهترین عملکرد کارکنان

یک رهبر کارآمد به جای دستور دادن مستقیم و دخالت در جزئیات پروژه‌ها، به کارمندان قدرت می‌دهد تا مستقل اما مسئولانه در جهت اهداف مجموعه حرکت کنند. این ویژگی نه تنها عملکرد تیم را بهبود می‌بخشد، بلکه زمانی را در اختیار رهبر کسب و کار می‌گذارد تا به وظایف اساسی‌تر خود بپردازد. برآیند این عناصر، عملکرد کلی تیم را به طرز چشمگیری تحت تاثیر قرار می‌دهد: شاخصی روشن و قابل اعتماد در پاسخ به این سوال که آیا شما رهبر موثری هستید یا خیر.

چگونگی توانمندسازی کارمندان به عوامل مختلفی بستگی دارد؛ از جمله حیطه مسیولیت‌های هر تیم و اهدافی که در جایگاه مدیر برای رسیدن به آن‌ها تلاش می‌کنید. طیف گسترده‌ای از استراتژی‌ها در دسترس هستند که می‌توانید به عنوان یک رهبر از آن‌ها کمک بگیرید:

  • ایجاد فرهنگ اعتماد در سازمان
  • ارائه بازخورد صادقانه
  • ابراز همدلی
  • تقویت ارتباطات با رویی گشاده
  • هدفمند بودن
  • حمایت از فرصت‌های رشد و توسعه

بر اساس تحقیقات، سازمان‌هایی که توانمندسازی کارکنان خود را در اولویت قرار می‌دهند، از مزایای بیشتری مانند رضایت شغلی بالاتر برخوردار می‌شوند؛ نرخ استعفا و تغییر حرفه‌ی آن‌ها به حداقل، و مشارکتشان به حداکثر می‌رسد.

۴) خودآگاهی (Self-Awareness)

رهبران توانمند بیش از هر چیزی نسبت به ویژگی‌های خودشان آگاهی دارند. به لطف خودآگاهی می‌توانید احساسات مختلفتان را در حین انجام وظایف بشناسید و کنترل کنید و در موقعیت‌های استرس‌زا، موثر باقی بمانید. علاوه بر این، خودآگاهی یکی از ضروری ترین ویژگی‌های هر لیدر است زیرا به شما قدرتی می‌دهد تا سبکتان در رهبری را درک کنید و از مزایای آن بهره ببرید.

سبک‌های مختلف رهبری چیست؟

  • رویکرد پذیری: این سبک رهبری کسب و کار با صمیمیت و اعتماد متقابل تجسم می‌یابد و ارتباطات عمیقی را میان اعضای تیم برقرار می‌کند.
  • اعتبار: منظور از اعتبار در رهبری، فروتنی، شایستگی و ثابت‌قدمی است. اعضای تیم باید رهبر خود را فردی شایسته‌ی اعتماد و متعهد ببینند.
  • آرمان: رهبری آرمان‌گرایانه با ترسیم چشم‌اندازهای روشن و انتظارات بالا ظهور می‌یابد و اعضای تیم را تشویق می‌کند تا حداکثر پتانسیل خود را به کار بگیرند.

اگر سبک خود در رهبری را درک کنید، می‌توانید از نقاط قوت آن بهره ببرید، معایب احتمالی را به حداقل برسانید و الگوی رهبری منحصربه‌فردتان را خلق کنید. فراموش نکنید که هوش هیجانی و خودآگاهی با یکدیگر ارتباطی تنگاتنگ دارند.

۵) تاب‌آوری (Resilience)

وقتی صحبت از تجارت به میان می‌آید، به ندرت ممکن است همه چیز دقیقا طبق انتظارات شما پیش برود. مهم نیست چقدر ریسک‌ها را در رهبری کسب و کار یا ارائه خدماتتان به حساب آورید، همیشه متغیرهایی وجود خواهند داشت که می‌توانند برنامه‌های شما را با اختلال مواجه کنند. به عنوان یک رهبر، شما باید در این قبیل شرایط پیچیده، انعطاف‌پذیر و سرسخت باشید. باید به کمک مهارت‌های کلیدی حل مسئله و مدیریت بحران، با سناریوهای در حال تغییر سازگار شوید و تیمتان را به مسیرهای جدید هدایت کنید. ایجاد انعطاف‌پذیری در سبک رهبری کسب و کار، امری امکان‌پذیر و قابل دستیابی است. برای شروع می‌توانید از استراتژی‌های زیر کمک بگیرید:

  • تامل در یک موقعیت و ارزیابی گزینه‌ها قبل از اقدام
  • تلاش برای یادگیری و رشد مستمر 
  • هدفمندی، حتی در شرایط استرس‌زا
  • ایجاد روابط قوی با دوستان، همکاران و پیشکسوتانی که می‌توانید در مواقع بحران از آن‌ها کمک بگیرید.

۶) دانش اقتصادی (Financial Literacy)

در نهایت، بیشترین زمان و انرژی یک رهبر کسب و کار به تعیین استراتژی‌های تجاری اختصاص می‌یابد: انتخاب اهداف سازمان و تلاش برای رسیدن به آن‌ها.

این اهداف تا حد زیادی با عملکرد مالی شرکت و فاکتورهایی مثل سودآوری و گردش نقدینگی در ارتباطند. با در نظر گرفتن این موضوع، همه رهبران تجاری باید از دانش اقتصادی مناسبی برخوردار باشند.

علاوه بر سواد اقتصادی اولیه، مهارت‌های مالی که همه رهبران باید فرابگیرند عبارتند از:

  • تجزیه و تحلیل صورت‌حساب‌های مالی شامل ترازنامه، آمار سود و زیان شرکت و جزئیات نقدینگیِ در گردش.
  • تجزیه و تحلیل آمارهای مقایسه‌ای، که امکان درک عمیق و علمی عملکرد یک شرکت را فراهم می‌کند.
  • مدیریت نقدینگیِ در گردش، که برای حفظ یک کسب‌وکار و رشد با نرخ ثابت بسیار مهم است.
  • آینده‌نگری که به توانایی پیش‌بینی فروش آینده، جریان‌های نقدینگی و سود اشاره دارد.

۷) ریسک‌پذیری (Risk-taking)

رهبران موثر می‌دانند که دنیای تجارت، دنیای چالش‌ها و خطرات است، و بنابراین از ریسک کردن و نوآوری برای حل این چالش‌ها نمی‌ترسند. آن‌ها هنگام تصمیم‌گیری تمامی جوانب کار و تمامی داده‌ها را در نظر می‌گیرند، حتی زمانی که در شرایطی مخاطره‌آمیز یا غیرمتعارف قرار گرفته‌اند.

۸) مهارت‌های اجتماعی (Interpersonal skills)

یک رهبر خوب سعی می‌کند تمامی اعضای تیم خود را به خوبی بشناسد، و برای صحبت و معاشرت با همکارانش وقت می‌گذارد‌. منظور از مهارت‌های اجتماعی توانایی هدایت موفقیت‌آمیز مکالمات، جلسات و سایر تعاملات محل کار است. با تقویت پیوندهای درون تیمی، راحت‌تر به اختلاف نظرها رسیدگی می‌کنید، در موقعیت‌های خطیر بهتر مذاکره می‌کنید و بهره‌وری خود را بالا می‌برید.

چه کسانی باید مهارت‌های رهبری کسب و کار را بیاموزند؟

تقریبا همه کارآفرینان و کارمندان شرکت‌های تجاری، صرف نظر از نقش حرفه‌ای خود، می‌توانند مهارت‌های را بیاموزند. اما برخورداری از این دانش برای گروه‌هایی خاص از اهمیت بالاتری برخوردار است.

  • تازه‌کارها و کارشناسانی که از استخدام آن‌ها مدت زیادی نمی‌گذرد: توسعه مهارت‌های رهبری در اوایل کار می‌تواند استعدادهای درونی شما را به عرصه نمایش بگذارد، و زمینه را برای ارتقا به یک نقش کلیدی‌تر فراهم کند.
  • افرادی که تازه به جایگاه رهبری منصوب شده‌اند: اگر در ابتدا به‌عنوان یک مشارکت‌کننده مستقل کار کرده‌اید و اخیرا  مسئولیت رهبری تیم را برعهده گرفته‌اید، توسعه مهارت‌هایتان می‌تواند به شما کمک کند تا وظایف خود را به طور مؤثرتری انجام دهید.
  • کارآفرینان جدید یا افراد مشتاق: کارآفرینان به طور پیش فرض رهبران سرمایه‌گذاری خود هستند. موفقیت استارت‌آپ شما مستلزم آن است که تا حد امکان ظرفیت‌های درونی تیمتان را فعال کنید و برای موقعیت‌های استراتژیک به‌ خوبی آماده شوید.

چگونه می‌توان مهارت‌های رهبری کسب و کار را بهبود بخشید؟

۱) از یک الگو یا مربی پیشکسوت کمک بگیرید.

اولین قدم برای تبدیل شدن به یک رهبر شکست‌ناپذیر، یافتن الگوهای مثال‌زدنی و تقلید از آن‌ها است. با جستجو در شبکه‌های ارتباطی خود، نمونه‌های موفق را بیابید، با آن‌ها در مورد چگونگی دستیابی به موفقیت صحبت کنید، و از اهداف شخصی و حرفه‌ای و مسیری که برای رسیدن به این جایگاه پیموده‌اند بپرسید.

۲) تقویم ارزیابی اختصاصی‌ خودتان را طراحی کنید.

با ارزیابی دقیق عملکرد کوتاه و بلندمدت خود، می‌توانید نقاط قوت را بهبود ببخشید و خودآگاهی‌تان را افزایش دهید. ارزیابی مستمر، به شما دیدی روشن از سبکی در رهبری کسب و کار دارید می‌دهد و زمینه‌های بهبود و پیشرفتتان را مشخص می‌کند.

۳) از موقعیت‌های مختلف برای تمرین مهارت‌های رهبری کمک بگیرید.

کلید بهبود مهارت‌ها، تمرین مداوم است. حتی از کوچک‌ترین و پیش‌پاافتاده‌ترین موقعیت‌ها نیز برای تمرین رهبری استفاده کنید. این فرصت‌ها ممکن است در محل کار، در جمع خانواده یا یک مسافرت دوستانه پیش بیایند. با رهبری شرایط مختلف، گنجینه‌ای از تجربه‌های ارزشمند به دست می‌آورید و برای آینده آماده می‌شوید.

۴) داوطلبانه به استقبال مسئولیت‌های بیشتر بروید.

اگر هنوز نتوانسته‌اید فرصتی برای رهبری پیدا کنید،  می‌توانید مسئولیت‌های بیشتری را به عهده بگیرید و توانایی‌های خود را نشان دهید. مثلا برای کمک به پروژه‌ای مهم داوطلب شوید و برای همکاری در موقعیتی جدید پیش‌دستی کنید. با نشان دادن اشتیاق و توانایی‌های خود،  می‌توانید رضایت و توجه مدیران بالادستی را جلب کنید.

سوالات متداول

۱) مهم‌ترین ویژگی‌های یک رهبر نمونه چیست؟

تمامی رهبران موفق در تعدادی از ویژگی‌ها با یکدیگر مشترک هستند. آن‌ها می‌توانند با کلام و عملکرد خود در افراد انگیزه ایجاد کنند، شنونده‌های خوبی هستند، قابل اعتماد، حرفه‌ای و مسئولیت‌پذیرند، در موقعیت‌های حساس با قاطعیت تصمیم می‌گیرند، مهارت‌های ارتباطی خوبی دارند و فداکارانه اهداف تیم یا سازمان را درک می‌کنند.

۲) چه ویژگی‌هایی برای یک رهبر نقطه ضعف محسوب می‌شوند؟

همان اندازه که یک رهبر خوب به موفقیت کسب‌وکار کمک می‌کند، رهبران ضعیف آن را به لبه پرتگاه می‌کشانند. خودخواهی، ناتوانی در کنترل خشم، ناشکیبایی، بی‌ادبی، ناسازگاری، روحیه کنترل‌گری و بی‌کفایتی ویژگی‌هایی هستند که رهبری کسب و کار را با مشکل جدی مواجه می‌کنند.

۳) بهترین الگوهای رهبری چه مشخصاتی دارند؟

استراتژی‌های متنوعی برای تبدیل شدن به رهبری قابل اتکا وجود دارد. به عنوان مثال می‌توانید با پیشگام شدن در مواجهه با چالش‌ها، مسیر درست را به اعضای تیم خود نشان دهید و آن‌ها را تربیت کنید.

سعی کنید به هر یک از کارکنان خود متناسب با مهارت‌ها و تجربیاتشان، وظیفه‌ای بسپارید تا کمتر با جزئیات بی‌اهمیت درگیر شوید.

به خاطر داشته باشید که صمیمت، همدلی و اعتبار مدیریتی مقوله‌هایی متفاوت هستند. در جایگاه رهبر کسب و کار، بسیاری از اوقات باید صرف نظر از روابط شخصی، مقتدرانه و با جدیت عمل کنید.

در نهایت یک رهبر خوب باید مانند یک حامی دلسوز به اعضای تیم خود در رسیدن به اهدافشان کمک کند.

دیدگاهتان را بنویسید