انواع سبک های رهبری و بهترین سبک رهبری را زمانی میتوانیم انتخاب کنیم که تعریف رهبری، تفاوت رهبری با مدیریت، تعریف سبکهای رهبری و درنهایت انواع رهبری را بشناسیم و با توجه به درک و نیازمان از رهبری، بهترین سبک رهبری را برای خودمان و هدایت سازمانمان انتخاب کنیم.
تعریف رهبری
به همین دلیل در این مطلب ابتدا به تعریف مختصری از رهبری و بررسی انواع سبکهای رهبری میپردازیم. امیدواریم با بررسی این مطالب بتوانید بهترین سبک رهبری را برای خودتان پیدا کنید و به یک رهبر خوب برای تیم و سازمان خود تبدیل شوید. در ادامه با ما همراه باشید تا یک رهبر سازمانی را بشناسیم.
رهبری چیست؟
برای اینکه بتوانیم انواع سبک های رهبری و بهترین سبک رهبری را انتخاب کنیم، ابتدا لازم است بدانیم رهبری چیست.
صاحبنظران علوم مدیریتی بسیاری وجود دارند که هر یک نظرات گوناگونی پیرامون معنای رهبری و انواع سبکها در رهبری دارند؛ اما بهطورکلی دربارۀ اینکه رهبری چیست دو دیدگاه متفاوت وجود دارد.
عدهای رهبری را یکی از مهارتهای پنجگانۀ مدیریت میدانند. در این تعریف رهبری زیرمجموعهای از مدیریت است که مدیران برای مدیریت بهتر و باکیفیتتر باید این ویژگی یعنی رهبری را بیاموزند. در مقابل عدهای از اندیشمندان، رهبری را چیزی فراتر از مدیریت و ویژگیهای مدیریتی میداند. این عده بر این باور هستند که رهبری ساز و کاری است که با نفوذ و تأثیر بر دیگران میتوان افراد را با خود همراه کرد و بهسوی هدف مشخصی هدایت کرد.
برای اینکه بهتر بتوان تفاوت میان رهبری و مدیریت را درک کرد، بهتر است به مقایسۀ رهبری و مدیریت بپردازیم.
تعریف مدیریت
مدیریت یک فرایند است؛ به این معنا که مدیریت مجموعهای از فعالیتهای ساختاریافته است که با ایجاد ساختاری یکپارچه منجر به خلق محصول یا ارائۀ خدمات میشود. مدیران با استفاده از اصول گوناگونی چون سازماندهی، هدایت، نظارت و کنترل منابع و امکانات، تلاش میکنند تا به اهداف سازمان یا تیمها برسند.
تعریف رهبری
اما رهبری فرایند هدایت اعمال و الهامبخشی به افکار کارمندان سازمان و تیم است. یک رهبر ویژگیها و مهارتهایی دارد که بهواسطۀ آن اعضای یک گروه یا سازمان به او اعتماد میکنند و از او پیروی میکنند. رهبر یک سازمان با تأثیری که بر قلب افراد خود میگذارد و انگیزهای که به آنها میدهد، میکوشد آنها را بهصورت هماهنگ برای رسیدن به اهداف مشترک راهنمایی کند.
رهبری زمانی شکل میگیرد که افراد به میل خود از رهبر سازمان یا تیمشان اطاعت کنند. اگر پذیرش حرف رهبر همراه با اجبار و اکراه باشد، رهبر در رهبری سازمان شکست خورده است.
با توجه به این دو تعریف میتوان گفت مدیران میتوانند به رهبران سازمان نیز تبدیل شوند اما لزوماً هر مدیری رهبر یک سازمان نیست. رهبری با تأثیر بر دلها و افکار، افراد را با خود همراه میکند؛ اما مدیران اغلب برای هدایت سازمان و کارکنان ساختار و فرایندی از پیش تعیینشده و خشک در پیش میگیرند.
رهبری یک توانایی ویژه و فراتر از مدیریت صرف است. اگر شخصی بخواهد به رهبری لایق تبدیل شود، لازم است ویژگیهای رهبر خوب را در خود ایجاد و تقویت کند.
اگر دوست دارید مدیری باشید که میتواند رهبر خوبی هم باشد، در ادامه با ما همراه باشید.
ویژگیهای بهترین سبک رهبری
ویزگیهای یک رهبر چیست؟
توانایی رهبری کردن نیز مانند هر فعالیت دیگری در برخی افراد بهطوری ذاتی وجود دارد. این افراد بهطور طبیعی رهبران موفقی میشوند بدون اینکه تجربۀ خاصی در رهبری داشته باشند یا حتی برای رهبری آموزش دیده باشند. آنها دارای ویژگیها و صفاتی هستند که دیگران را متقاعد میکنند و انگیزهبخش و الهامبخش آنها هستند.
درست است که افرادی که بهطور طبیعی ویژگیها و استعداد رهبری را دارند راحتتر از سایر افراد میتوانند رهبران موفقی شوند؛ اما این به این معنا نیست که دیگران نمیتوانند رهبران موفقی شوند. رهبری نیازمند آموختن و فراگرفتن ویژگیها و مهارتهایی است. هرکسی که بتواند این ویژگیها و مهارتها را بیاموزد و در خود پرورش دهد، میتواند به یک رهبر موفق و الهامبخش تبدیل شود.
برای اینکه به یک رهبر موفق تبدیل شویم، به دو دسته مهارت نیاز داریم؛ اولین دسته، مهارتهای تخصصی است که مربوط به کار و فعالیت ما است. توانمندی و افزایش مهارتهای تخصصی باعث میشود افراد بتوانند به ما اعتماد کنند و از حرفهایمان پیروی کنند.
دستۀ دوم، مهارتهای نرم است. این مهارتها کمک میکند تا ارتباطی قوی و مؤثر با کارمندانمان برقرار کنیم و بر آنها تأثیرگذار باشیم.
در ادامه برخی از این ویژگیها و مهارتها را با هم بررسی میکنیم:
ارتباط صمیمانه و مؤثر
داشتن ارتباط مؤثر و صمیمانه با اعضای تیم یا سازمان، باعث میشود اعضای گروه عملکردهای مثبتی از خود نشان دهند؛ همکاری تیمی بین آنها بهخوبی انجام شود؛ اختلافها کاهش پیدا کنند و درنهایت همۀ اینها باعث ارتقای گروه میشود.
ارتباط صمیمانۀ رهبر با اعضا به آنها حس ارزشمند بودن میدهد. شما با ارتباط صمیمانه و مؤثر به کارمندان خود نشان میدهید فارغ از صرفاً روابط کاری به آنها نگاه میکنید و نه فقط عملکردهای کاری آنها که شخص خودشان هم برای شما اهمیت دارند.
بهترین روشهایی که از طریق آن رهبر میتواند ارتباط صمیمانه و خوبی با کارمندان خود برقرار کند گوش دادن فعال است. رهبری که شنوندۀ فعال است، مشکلات، ناراحتیها، سردرگمیها و… کارمندان اعضای خود را میفهمد؛ با آنها همدلی میکند و برای حل مشکلات چارهاندیشی میکند.
همدلی نیز یکی از مهارتهایی است که در ادامه به آن میپردازیم.
قاطعیت
یک رهبر در شرایط بسیاری لازم است تصمیمگیری کند. تصمیمگیری کار سختی است؛ زیرا هر تصمیم تبعاتی دارد که پیشبینی شدنی نیست. برای اینکه احتمال مشکلات و ریسک تصمیمگیری کاهش یابد، لازم است رهبران با دقت و قاطعیت تصمیمگیری کنند.
البته در روند تصمیم گرفتن استفاده از ابزارهایی مانند SWOT، استفاده از علم تحلیل داده و… میتواند ریسکها را کاهش دهد و کمک کند تصمیمهای دقیق و کارآمدی گرفته شود.
انعطاف پذیری
قاطعیت یکی از ویژگیهای مهم رهبران موفق است؛ اما یک مدیر موفق و شایسته میداند چه زمانی لازم است قاطعیت به خرج دهد و چه زمانی نیازمند انعطافپذیری است. درواقع این تعادل میان انعطافپذیری و قاطعیت است که میتواند از یک فرد یک رهبر شایسته و خوب به وجود آورد.
وقتی شما در جایگاه رهبری قرار میگیرید با افراد، اقشار و طیفهای گوناگونی سر و کار خواهید داشت. هرکدام از آنها ویژگیهای دارند که ممکن است در تعارض با یکدیگر باشند. برای مدیریت این تعارضها لازم است بدانید در چه زمانی انعطاف به خرج دهید و چه زمانی قاطعانه برخورد کنید.
همچنین انعطافپذیری به یک رهبر کمک میکند تا بهجای اینکه تمام مسئولیتها را خودش انجام دهد، بتواند آنها را به افراد شایستۀ تیمش بسپارد و به آنها فرصت رشد و پیشرفت دهد.
ویژگی های رهبر
همدلی
گفتیم که مهارت خوب گوش دادن و شنیدن فعال به رهبر کمک میکند تا با مشکلات افرادش همدلی کند؛ اما چرا همدلی مهم است و یکی از مهارتهای مهم در رهبری به شمار میرود؟
زمانی یک فرد میتواند رهبر خوبی باشد که بتواند بر دلهای افرادش تأثیر بگذارد و آنها را به خواست خودشان با خود همراه کند نه با اجبار؛ و تنها زمانی میتواند چنین کاری کند که با همدلی و درک کردن اطرافیانش، بتواند اعتماد آنها را به دست آورد و دایرۀ روابطش را گسترش دهد.
شما با همدلی با کارمندان و اعضای سازمانتان به آنها نشان میدهید وجودشان در سازمان، در گروه و برای شما مهم است. داشتن دید همدلانه و انسانی به اعضا به شما کمک میکند کارکنان خود را به چشمی انسانی ببینید و برای حل مشکلات آنها تلاش کنید؛ حتی اگر در حد گوش کردن و راهکار دادن باشد و اقدام عملی صورت نگیرد.
این کار درنهایت به افزایش آرمش خاطر کارمندان و افزایش بهرهوری ایشان منجر میشود که در راستای بهبود سازمان است.
تعریف سبک رهبری
تا اینجا فهمیدیم که رهبری چیست و با ویژگیهای یک رهبر شایسته و موفق آشنا شدیم. در این بخش میخواهیم به تعریف سبک رهبری بپردازیم و در ادامه با انواع سبک های رهبری و بهترین سبک رهبری آشنا شویم.
سبک رهبری شیوهای است که هر سازمان یا فردی برای رهبری اعضای خود به کار میگیرد.
سبک رهبری هر فردی متفاوت از فرد دیگر است. همچنین هر سازمانی بنا بر شرایط، اهداف و استراتژیهایشان از سبک رهبری گوناگونی نسبت به سازمانی دیگر استفاده میکنند. هیچ سبک رهبری دائمی نیست و در طی زمان میتواند تکامل پیدا کند.
انواع سبک رهبری
آشنایی با انواع سبک های رهبری و بهترین سبک رهبری کمک میکند تا متناسب با اهداف سازمان و توانمندیهای شخصی کارآمدترین و بهترین سبک رهبری را انتخاب کنید.
سبکهای رهبری بسیاری در دنیا به کار گرفته میشوند اما در ادامه به توضیح رایجترین انواع سبک های رهبری و بهترین سبک رهبری بسنده میکنیم:
1. رهبری دموکراتیک (Democratic Leadership)
چه رهبر سیاسی باشید چه رهبر سازمانی یا رهبر یک تیم ورزشی یا یک گروه موسیقی کوچک، یکی از بهترین و مؤثرترین انواع سبک های رهبری، رهبری دموکراتیک است.
در این سبک از رهبری، رهبر تلاش میکند به همۀ اعضا حق اظهارنظر بدهد. در این شیوه تصمیم گرفتن منحصر به یک شخص نیست و همۀ اعضا در روند تصمیمگیری نقش دارند.
رهبری دموکراتیک یکی از کارآمدترین سبکهای رهبری است؛ زیرا به تمام افراد فرصت ارائۀ نظرها و دیدگاههایشان را میدهد. ارائۀ دیدگاههای مختلف دربارۀ یک موضوع یا یک مشکل باعث میشود نکات پنهان یک مسئله آشکار شود. همین مسئله نیز درنهایت منجر به یک تصمیمگیری شفافتر و مؤثرتر خواهد شد که به نفع سازمان است. درعینحال دموکراسی باعث میشود افراد یک سازمان توانایی و قدرت تصمیمگیری خود را تقویت کنند و به کارمندانی آگاه و توانمند تبدیل شوند؛ این نیز در بلندمدت به نفع سازمان است.
ارائۀ بازخورد، بیان دیدگاهها و درنهایت تصمیمگیری جمعی باعث ایجاد حس همبستگی بین اعضا نیز خواهد شد. از نتایج این سبک میتوان فهمید رهبری دموکراتیک بهترین سبک رهبری است.
رهبری دموکراتیک
2. رهبری استبدادی (Autocratic Leadership)
یکی دیگر از انواع سبک های رهبری، رهبری استبدادی است. رهبری استبدادی درست در مقابل رهبری دموکراتیک است. هر چه در شرایط دموکراتیک رهبران به دیدگاه کارمندان خود اهمیت میدهند و تصمیمگیریها بر مبنای نظر جمع است؛ در رهبری استبدادی تصمیمها تنها معطوف به نظر و خواست یک نفر است.
در شیوۀ رهبری استبدادی هیچ نظری از کارمندان پرسیده نمیشود. در این سبک از رهبری به خواستههای کارمندان توجه نمیشود و فقط از اعضای سازمان انتظار دارند مطابق تصمیمهای صورت گرفته، بدون اعتراض رفتار کنند.
این سبک از رهبری دوام زیادی ندارد و مشکلات بسیاری برای سازمان به وجود میآورد. از میان انواع سبکهای رهبری، رهبری استبدادی یکی از بدترین و ناکارآمدترین سبکهای رهبری است که در هیچ حالتی پیشنهاد نمیشود.
3. رهبری بی قید و شرط (Laissez-Faire Leadership)
شاید برای بسیاری از افراد بهویژه جوانترها سبک رهبری بی قید و شرط جذاب به نظر بیاید؛ اما باید یدانید که این سبک از رهبری ممکن است محدودیتها و مشکلاتی را بر سر راه توسعۀ سازمان به وجود بیاورد.
در بین انواع سبک های رهبری، رهبری بی قید و شرط گاهی میتواند مؤثر واقع شود و گاهی خیر. در این سبک رهبر سازمان همۀ اختیارات را به کارمندان و اعضای سازمان میدهد. برای مثال ساعات کاری دست خود افراد است؛ برای تحویل پروژهها مهلت تحویل وجود ندارد؛ همهچیز به کارکنان محول شده است و تمرکز رهبر سازمان یا تیم بر عملکرد نهایی است.
این سبک از رهبری در سازمانهای بزرگ یا قدیمی وجود ندارد ولی احتمال دارد در کسبوکارهای نوپا و استارتاپها این شیوه را دیده باشید.
در رهبری بی قید و شرط اعتماد به کارکنان بی قید و شرط است. این مسئله در نگاه اول بسیار پسندیده به نظر میآید اما ممکن است در بلندمدت سازمان را دچار مشکل کند. این سبک از رهبری ممکن است در تیمهای کوچک، متناسب با نوع کارشان، بهتر جواب دهد اما در سازمانهای بزرگ، مشاغل حساس یا تیمهای بزرگ اثرگذاری آن اندک است.
4. رهبری استراتژیک (Strategic Leadership)
رهبری استراتژیک یکی دیگر از انواع سبک های رهبری است که بهترین سبک رهبری هم میتواند باشد. رهبران استراتژیک با کمک گرفتن از استراتژیها میتوانند بهخوبی بین بخشهای اجرایی و توسعهای سازمان ارتباط برقرار کنند.
در رهبری استراتژیک هم مانند رهبری دموکراتیک، دیدگاهها و نظرات اعضا مهم است. رهبر استراتژیک در سازمان میکوشد امور اجرایی را به نحوی پیش ببرد که شرایط پایداری برای همۀ اعضا وجود داشته باشد. تفکر استراتژیک به رهبران کمک میکند تا در برخورد با طرز فکرهای گوناگون اعضای سازمان انعطاف لازم را داشته باشند و بهخوبی از کارمندانشان پشتیبانی و حمایت کنند.
در رهبری استراتژیک اگر همۀ اعضا در جایگاه درست قرار بگیرند، زمینۀ لازم و مناسب برای شکوفایی و توسعۀ سازمان فراهم میشود. این سبک رهبری بهطورمعمول مؤثر است و از کارآمدترین انواع سبک های رهبری به شمار میرود.
5. رهبری تحول آفرین (Transformational Leadership)
از بین انواع سبک های رهبری، پنجمین سبکی که دربارۀ آن توضیح میدهیم سبک رهبری تحولآفرین است. رهبری تحولآفرین یکی از انواع سبک های رهبری پویا است. در این سبک، رهبر سازمان تلاش میکند تا با انگیزه دادن و هدایت صحیح، کارمندان را از محدودۀ امن خود خارج کند و آنها را در موقعیتهای چالشی و آموزشی قرار دهد.
این سبک رهبری به کارمندان کمک میکند مهارتهای خود در سطوح مختلف را ارتقا دهند. رهبر تحولآفرین الهامبخش کارمندان در حل مسائل گوناگون و چالشها است. انگیزه بخشی رهبر تحولآفرین باعث میشود کارمندان به شناخت نقاط قوت و ضعف خود و بهبود آنها تشویق شوند.
بالا بردن توانمندی کارمندان نیز منجر به شکوفایی سازمان خواهد شد؛ اما نکتۀ مهم در این مسیر این است که ارزیابیها و گزارش عملکردها باید دقیق باشند؛ زیرا این ارزیابیها نتیجۀ بررسی و شناخت کارمندان است تا زمینۀ رشد و تحول آنها را فراهم کنند. اگر ارزیابیها دقیق نباشند ممکن است رهبر تحولآفرین نتواند بهخوبی با جنبههای گوناگون کارمندان خود آشنا شود و در ساختن مسیر برای پیشرفت کارکنان و سازمان دچار خطا شود.
به همین دلیل اگرچه رهبری تحولآفرین ازجملۀ بهترین سبک رهبری به شمار میرود؛ اما درصورتیکه درست اجرا نشود باعث ضرر و زیاد به ساختار سامان و گروه کارمندان خواهد شد. رهبری تحولآفرین نسبت به سایر انواع سبک های رهبری مؤثر با ریسک بیشتری همراه است.
6. رهبری معاملاتی (Transactional Leadership)
رهبری معاملاتی یکی دیگر از انواع سبک های رهبری است که امروزه طرفدار زیادی ندارد. در این سبک رهبری، همانطور که از اسمش پیداست، بهگونهای معاملاتی با فعالیت کارکنان برخورد میکند. رهبر سازمان یا گروه در این سبک، بر اساس فعالیت کارمندان به آنها پاداش و مزایا میدهند.
برای مثال رهبر یک گروه بازاریابی، به ازای مقدار مشخصی سرنخ و تبدیل آنها به مشتری در یک بازۀ زمانی خاص، به کارکنان خود پاداش میدهد. در این شیوه ممکن است کارمندان در ابتدای راه برای دریافت بیشتر پاداش و مزایا بهخوبی فعالیت کنند اما در اغلب اوقات آنها از ادامۀ مسیر سر باز میزنند؛ بهویژه اگر فعالیتهای تنشزای زیادی را متحمل شوند.
رهبری معاملاتی میتواند بهعنوان یکی از عوامل انگیزهبخش برای کارکنان در کنار سایر روشها کارآمد باشد؛ اما استفاده از آن بهتنهایی چندان نتیجۀ رضایتبخشی نخواهد داشت.
7. رهبری به سبک مربیان (Coach-style Leadership)
رهبری به سبک مربیان یکی از انواع سبک های رهبری و بهترین سبک رهبری است که میتوان از آنها نام برد. رهبری به سبک مربیان به رهبری استراتژیک و رهبری دموکراتیک شبیه است. در این سه سبک رهبری که بهترین سبک رهبری هستند، رهبران تلاش میکنند توانمندیهای کارکنانشان را ارتقا دهند تا به بهبود کار تیمی و درنهایت بهرهوری سازمان منجر شود.
تفاوت رهبری به سبک مربیان با رهبری استراتژیک و دموکراتیک در این است که در این سبک، رهبران درست بهمانند مربیان ورزشی تلاش میکنند توانمندیهای تکتک اعضا را شناسایی کنند و بر بهبود عملکرد تکتک افراد تمرکز کنند. اهداف مشترک تیمی و سازمانی در این سبک نسبت به سبک استراتژیک و دموکراتیک اهمیت کمتری دارد.
این سبک رهبری اگر بهدرستی اجرا شود در بلندمدت بسیار کارآمد و مؤثر است؛ زیرا با توانمند کردن هر یک از اعضای تیم بهصورت جداگانه درنهایت یک تیم قوی ساخته میشود. هر یک از این تیمهای قوی نیز میتوانند با برقراری ارتباط مؤثر و ترکیب مهارتهایشان با دیگر تیمها، نتایج درخشانی برای سازمان به وجد بیاورند.
انواع سبک های رهبری و بهترین سبک رهبری
8. رهبری بوروکراتیک (Bureaucratic Leadership)
بوروکراسی همانطور که در روابط اداری کاری طاقتفرسا و ناکارآمد است، بهعنوان یک سبک رهبری نیز چندان عملکرد مناسبی ندارد. این سبک اغلب در سازمانهای قدیمیتر و سنتیتر دیده میشود و کمتر سازمان امروزی و پویایی، سبک رهبری بوروکراتیک را انتخاب میکند. بااینحال برای آشنای با آن به توضیح مختصری از آن میپردازیم.
شیوۀ رهبری در این سبک مانند سبک استبدادی نیست که در آن هیچ یک از کارکنان حق اظهارنظر نداشته باشند. رهبران این سبک نظرات را میشنوند اما اگر آنها را در تقابل با روند موجود و مغایر با ارزشها و اهداف کهن سازمان بدانند، نظرات را رد میکنند، بهویژه اگر روند فعلی نتیجهبخش و مؤثر باشد.
یکی از دلایل این مقاومت این است که اغلب این رهبران اهل ریسک نیستند و آیندهنگری کمتری دارند. به همین دلیل اگر روند موجود برای آنها راضیکننده باشد، ترجیح میدهند بابت بهبود و توسعه هزینهای ندهند.
در سازمانی با رهبری بوروکراتیک خلاقیت، پویایی و توانمندی افراد از بین میرود زیرا همه به روند موجود عادت میکنند و کسی در پی برهم زدن آن نیست.
انواع سبک رهبری
بهترین سبک رهبری
اینکه کدام یک از انواع سبک های رهبری نامبرده شده بهترین سبک رهبری است، متناسب با اهداف و نگرشهای شما انتخاب میشود؛ اما در بین این هشت سبک، رهبری استبدادی از بدترین و ناکارآمدترین انواع سبک های رهبری است.
سبکهای معاملاتی، بی قید و شرط و تحولآفرین اگر در ترکیب با سبکهای دیگر بهصورت کنترلشده و هدفمند استفاده شوند، میتوانند مفید باشند و باعث بهبود عملکرد کارکنان شوند.
بهترین سبک رهبری نیز استراتژیک، دموکراتیک و به سبک مربیان است که با توانمندسازی کارکنان به بهبود شرایط تیمها و بهطورکلی سازمان میانجامد.
با توجه به اینکه اهداف، استراتژیها، توانمندیهای تیمی و آیندهنگری سازمان به چه سمتی میرود، میتوانید سبک رهبری خود را انتخاب کنید.
سخن آخر
بهجز این هشت سبک رهبری که در این مطلب توضیح دادیم، انواع سبک های رهبری وجود دارند. اینکه رهبران چه سبکی را برای رهبری مؤثر و کاربردی خود انتخاب کنند به اهداف سازمان و توانمندیهای شخصی خودشان برمیگردد؛ اما نکتۀ مهم این است که هیچکدام از انواع سبک های رهبری امری مطلق و تغییرناپذیر نیست.
همانطور که دنیا رو بهسوی پیشرفت و تکامل دارد، سبکهای رهبری و توانمندیهای رهبران نیز باید تکامل و ارتقا پیدا کند تا بتوانند همگام با نیازهای روز سازمان را بهخوبی هدایت کنند.
امیدواریم خواندن این مطلب برایتان مفید باشد. لطفاً پیشنهادها و دیدگاههای خود را در بخش نظرات با ما به اشتراک بگذارید.